این اجازه می دهد تا صدای ما شنیده شود و فرهنگ ما نه تنها در سطح جامعه، بلکه توسط جهان دیده شود. این صدای همه ما را بلند می کند و اجازه می دهد آثار هنری ما بالا برود و به روشی آسان، جالب و جذاب به اشتراک گذاشته شود. من فکر می کنم که نه تنها جوانان ما، بلکه افراد و سازمان های دیگر را جذب خواهد کرد، و علاقه بیشتری به داستان ها، فرهنگ ها و تاریخ های ما افزایش خواهد داد.
من روی چند پروژه شگفت انگیز با سازمان های غیرانتفاعی کار کرده ام که با ارزش های شخصی من همخوانی دارند. توانایی تبدیل آثار هنری از فیزیکی به دیجیتال و تقویت دلایل معنادار به طور مجازی به من راهی برای ایجاد تفاوت و هدف بخشیدن به مهارت هایی که آموخته ام داده است. این همکاریها نشان میدهد که چگونه هنر ابزار مهمی برای حمایت از جنبشهای اجتماعی است و چگونه میتوان از AR برای انتشار پیامهای مهم نه تنها به شیوهای جذاب، بلکه در مقیاسی بزرگتر از همیشه استفاده کرد.
زمان من به عنوان یک چاپگر صفحه باعث علاقه به طراحی و چاپ همه چیز شد. من برای تکمیل یک برنامه طراحی دیجیتال به مدرسه هنر رفتم و بعدها حتی یک مجموعه چاپی راه اندازی کردم، انجمنی برای چاپگران برای به اشتراک گذاشتن خلاقیت های خود. اما مسیر شغلی من اولین چرخش بزرگ خود را زمانی رقم زد که یکی از دوستان نزدیکم، آرون کافمن، من را با رشته موشن گرافیک سه بعدی آشنا کرد که نوعی طراحی گرافیکی است که به آن انیمیشن نیز گفته می شود.
من شروع به توسعه مهارتهای AR خود با یادگیری از پایه و یافتن منابع در زمانی که میتوانم، بهویژه با متا اسپارک. راه دیگری برای مشارکت دیجیتالی و به اشتراک گذاشتن نه تنها کار من، بلکه کار افراد جامعه من فراهم کرد. من به آنها کمک کرده ام که آثار هنری خود را مستقیماً به خانه مخاطبان خود بیاورند، به گونه ای که مردم بتوانند با اشکال و بافت ها در فضای خود تعامل داشته باشند. این به آنها کمک کرده است تا تعاملات شخصی و محتوای جذابتری ایجاد کنند.
زمانی که من و همکارانم در استودیو شروع به آزمایش AR و کارهای دیواری کردیم، سفر شغلی من به چرخش دوم رسید. ما شروع به همکاری برای تبدیل هنر فیزیکی به سه بعدی کردیم. ما از تبدیل برخی از نقاشی های دیواری آنها به اشیاء سه بعدی لذت بردیم و در نهایت با دسترسی بیشتر واقعیت افزوده به قطعات واقعیت افزوده برای انتشار در رسانه های اجتماعی. این به ما این امکان را داد که هنر خود را تعاملی کنیم و به مخاطبان خود فرصت دهیم تا هنرهای تغییر دهنده واقعیت را در محیط های واقعی و در زمان واقعی کشف کنند.
جاش کنراد یک هنرمند چند رشته ای است که در هنر سه بعدی و واقعیت افزوده (AR) از کشور Stó꞉lō، واقع در منطقه سوماس، بریتیش کلمبیا، تخصص دارد. او در حال حاضر در قلمرو سنتی، اجدادی و غیرقابل واگذاری مردمان ساحلی سالیش زندگی میکند – Sḵwx̱wú7mesh (Squamish)، Stó:lō و Səl̓ílwətaʔ/Selilwitulh (Tsleil-Waututh) و xʷməməkəkʷam. هدف کار نوآورانه جاش که در خلق سه بعدی خودآموخته است، توانمندسازی کانادایی ها برای ارتباط و تعامل با هنر دیجیتال به روش های خلاقانه فراتر از محدودیت های فضاهای فیزیکی است.
در مورد جاش بیشتر بدانید اینستاگرام.
من در نهایت عاشق موشن گرافیک سه بعدی شدم و کار در این زمینه هر روز من شد. من در حال ساخت جلد آلبوم، ویدئو و گیف با استفاده از اشکال حباب دار، رنگ ها و تصاویر انتزاعی بودم. در سال اول، هارون به من مربیگری کرد و من با دیگران در جامعه هنری ارتباط برقرار کردم تا درباره کار آنها بیشتر بدانم. توصیه من به هر کسی که به این زمینه علاقه دارد – از تماس گرفتن با کسانی که کارشان را تحسین می کنید نترسید.
چگونه کار در فضای واقعیت افزوده را شروع کردید؟
به نظر شما هنر فراگیر چه نقشی در داستان گویی و آشتی بازی می کند؟
برخی از نکات برجسته شغلی چه بوده است؟
داستان سرایی همهجانبه آینده است. هنر استاتیک همیشه نمی تواند برای همه مشاهده شود، زیرا در یک گالری یا فضای نمایشگاهی میزبانی می شود. ما میتوانیم آن هنر را به روشی در دسترس بر روی پلتفرمهای اجتماعی بیاوریم، بنابراین افراد بیشتری میتوانند با این آثار هنری و داستانها درگیر شوند.
اوایل امسال، یکی از دوستان خیلی خوبم، پریسیلا یو، من را برای حمایت از پروژه ای برای ترویج مشارکت مدنی در کانادا دعوت کرد. ما با همکاری یک قطعه انیمیشنی فوق العاده بر اساس آثار هنری او ایجاد کردیم ما به AR تبدیل شدیم. تابستون باهاش کار کردم مو تندر برای ایجاد یک تجربه همهجانبه برای آثار هنری خود، که آب و محیط زیست را جشن می گیرند. زنده کردن نقاشی دیواری مو به صورت آنلاین بسیار معنادار بود. سپس ماه گذشته، من با انجمن پیراهن نارنجی همکاری کردم تا یک جلوه AR برای آن ایجاد کنم روز ملی حقیقت و آشتی، با الهام از تجربه بازمانده مدرسه مسکونی فیلیس (جک) وبستاد.